![دوستی مورچه و کبوتر دوستی مورچه و کبوتر](https://img.tebyan.net/big/1396/06/185179156156211060199410819741881847566.jpg)
دوستی مورچه و کبوتر
روزی مورچه ای، در کنار رودخانه ای قدم می زد که ناگهان پایش لیز خورد و ..به داخل آب افتاد.
![شهادت امام علی (ع شهادت امام علی (ع](https://img.tebyan.net/Small/1396/03/66105232981922392551316230241742330188.jpg)
شهادت امام علی (ع
بنا به نوشته مورخین، امام على(ع) در روز جمعه 13 رجب سال سى ام عام الفیل و در خانه ی خدا متولد شدند....
![استقلال، آزادی استقلال، آزادی](https://img.tebyan.net/big/1394/12/2156378471515119572198741831632362003213.jpg)
استقلال، آزادی
ظهر بود کشاورز و خانواده اش برای نهار خود را آماده می کردند یکی از فرزندان گفت در کنار رودخانه هزاران سرباز اردو زده اند چادری سفید رنگ هم در آنجا بود که فکر می کنم ...
![حیرت شیطان! حیرت شیطان!](https://img.tebyan.net/big/1394/12/220208191323824241142133174302338524423474.jpg)
حیرت شیطان!
روزی از روزها شیطان به فکر سفر افتاد. و تصمیم گرفت تازمانی که انسانی را پیدا نکندکه او را به حیرت وا دارد، از سفر بر نگردد. توشه ای فراهم کردو به راه افتاد...
![پادشاه نیازمند پادشاه نیازمند](https://img.tebyan.net/big/1394/12/191951642311471295237172174121291722620361.jpg)
پادشاه نیازمند
پیرمرد در حال رفتن به مزرعه بود که چشمش به یک سکه افتاد...
![«یک جای خالی!» «یک جای خالی!»](https://img.tebyan.net/big/1394/12/22417764810017990213862332884140181213159.jpg)
«یک جای خالی!»
«خواهش می کنم مهدی جان دوباره شروع نکن!»...
![طاووس و کلاغ طاووس و کلاغ](https://img.tebyan.net/big/1394/12/58126200913759121642221481751661398677.jpg)
طاووس و کلاغ
روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود. ...
![سخت تر از امتحان سخت تر از امتحان](https://img.tebyan.net/big/1394/12/2111201152253196148112541052041241751127862.jpg)
سخت تر از امتحان
دانه های درشت عرق را از پیشانیم پاک کردم.انگشتان سردم لمس شده بود.خودکارازلابه لای انگشتانم سرخورد.زود خم شدم و برداشتمش...
![آن جا خوش است که دل خوش است آن جا خوش است که دل خوش است](https://img.tebyan.net/big/1394/07/7191103226778941251442402198451142108.jpg)
آن جا خوش است که دل خوش است
در روزگاران قدیم مادر و پسری بودند که زندگی فقیرانه ای داشتند. ..
![وسطی با دوستان وسطی با دوستان](https://img.tebyan.net/big/1394/06/24305219302507125245434419714424942111.jpg)
وسطی با دوستان
سال ها پیش در شهر کوچکی به نام بادرود در دل کویر و حوالی کاشان دختری به نام طاهره زندگی می کرد ...
![ادب و احترام به بزرگترها ادب و احترام به بزرگترها](https://img.tebyan.net/Small/1393/09/241151281832219210810035381282134134471.jpg)
ادب و احترام به بزرگترها
روزی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) که هر دو کودک بودند، برای نماز خواندن به مسجد رفتند. پیرمردی در حال وضوگرفتن بود. امام حسین(ع) در حرکات پیرمرد دقت کردند و دیدند، درست وضو نمی گیرد.